کسرا جون ثمره عشق ماکسرا جون ثمره عشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
مسیحا جوجوی مامانمسیحا جوجوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

کسرا قندولک مامان

گل پسرم..تاج سرم..

قربونت برم که این روزا اینقدر شیطون شدی...تازگیها بوسیدن رو یاد گرفتی...اونم از اون بوسه های صدادار...وقتی هم بهت میگم کسرا دستا بالا فوری دستاتو بالا میبری..دست و پاتو هم بلدی نشون بدی....بعد از حمام گوش پاکن میگیری دستتو و گوشتو تمیز میکنی..قبلا یادگرفته بودی که الکی بخندی و سرفه کنی  تازگیها هم بهت یاد دادم  میگم کسرا گریه کن  دستتو میگیری جلو صورتت و الکی گریه میکنی..وقتی هم میگم کسرا عطسه کن سرتو بالا و پایین میکنی و میگی اخه اخه یعنی عطسه... جیگرم فعلا چیزی یادم نمیاد شبت بخیر گل پسرم...   اینم یه عکس از 7 و نیم ماهگی عزیزم....فکر کنم از الانش تپل تر بوده...   ...
22 مرداد 1392

محمد طاها پیدا شده...

  خواهش میکنم به وب محمد طاها برید و اگه میتونید یه کمکی به پدر و مادرش کنید..فقط کافیه یه لحظه خودمونو جای مادرش بذاریم..اونوقته که دنیا رو سرمون خراب میشه و همه جا برامون جهنم میشه.... رو عکسش کلیک کنید و برید تو وبش...   خدا رو شکر محمد طاهای عزیزمون پیدا شد و به آغوش خونوادش برگشت...وای خدا باورم نمیشه..تو چقدر مهربونی... ...
20 مرداد 1392

ششمین دندون

عزیزدلم ششمین دندونت مبارک...1 سال و 1 ماه و 15 روزت بود که متوجه شدم یه مروارید کوچولو به مرواریدای خوشگلت اضافه شده....
18 مرداد 1392

دستور پخت دسر رنگینک به زبون عامیانه..

مواد لازم:1-رطب(اگه نداشتید خرما) 2-آرد 3-روغن 4-دارچین 5-مغز گردو 6-پودر قند اول هسته های رطبمون رو در میاریم و بجاش مغز گردو میذاریم..یکی یکی توی بشقاب بصورت دایره وار میچینیم..طوری که بشقابمون از رطب پر شه..اگه دوست داشتید میتونید دو ردیف روی هم بچینید..بعدش توی ماهیتابمون چندتا قاشق روغن میریزیم و آردمون رو قاطیش میکنیم و یه آرد روغن تقریبا غلیظ درست میکنیم..یه کم تفتش میدیم تا اینکه بوی آرد و روغنمون بلند شه..خاموشش میکنیم و میذاریمش به حال خودش و میریم پودر قندمونو آماده میکنیم...آرد روغنمون رو روی رطبامون میریزیم..همه جای رطبمون باید با آرد روغنمون پوشیده شه..فوری پودر قندمون رو میریزیم روی رنگینکمون ..همه جا...
16 مرداد 1392

عکسای دیروز کسرا11/5/92

عزیز دلمی.. خودت گلی عزیزم... عاشقتم وقتی موش میشی برای مامان مامی تو رو خدا برام بازش کن... آفرین به خودم بازش کردم..   و در آخر عکس دسری رو گذاشتم که دیروز برای افطار بابایی درست کردیم که با خودش ببره سرکار... اسمش رنگینکه دسر مخصوص بوشهری ها...خیلی خوشمزست فقط کافیه یه بار امتحانش کنید...(هرکسی خواست دستورشو بهش میدم..) اینم از نمای نزدیک فقط برای اب افتادن دهان شما... بفرمایید نوش جان... ...
11 مرداد 1392

این پست مخصوص کادوهای تولد کسرا جونمه....

کادوی عمه حسنیه(دختر عمه گلم) یه ماشین کنترلی بود که کنترلش خراب بود آدرس داد که بریم عوضش کنیم..منم بجاش یه چادر بازی برات خریدم...ببخش عمه حسنیه...     کادوهای من و بابایی(ماشین شارزی و سرسره)     اینم کادوی مادر جون(یه دست لباس خوشگل)     اینم کادو دوستم خاله طیبه(البته من تازه از لباسا عکس گرفتم بعد از کلی پوشیدن و شستن)     اینم کادو دختر دایی گلم خاله پردیس شما...     اینم کادو عمه سمیه     و اینم کادو آجی گلم رویا جون..   و دوتا ماشین که بازم یادم رفت عکس بندازم... بقیه کادوهاتم نقدی بود.....ینی بیش...
8 مرداد 1392

قربون پسر باهوشم بشم من...

عزیزم چیزایی که به تازگی یاد گرفتی و برات مینویسم تا یادگاری بمونه: تقریبا همه حیوونای کتابتو بلدی..مثل هاپو...پیشی...قورباغه...آقا شیره...میمون...من اسمشونو میگم تو پیداشون میکنی آخه تلفظش برات سخته پسرم... چندتا از کارتای بن بن بنتو هم بلدی...مثل مامان...بابا....مو...تاب...گل...ساعت...مخصوصا آب رو خیلی خوب بلدی..چون  تلفظش رو هم بلدی ..کارتشو بهت نشون میدم فوری میگی آپ... اسباب بازی هاتو هم خوب میشناسی...مثل تلفن...کامیون...توپ..بلز...قورقوری....دایناسور...سوت و جناب شیر که من خیلی دوسش دارم... تازگیها گوش رو هم یاد گرفتی... امروز یه کار خنده دار کردی...خیلی خوشم اومد مردم از خنده...کلی اصرار کردی که لب تابمو بهت بدم..وقتی ب...
8 مرداد 1392

پنجمین مرواریت مبارک

عزیزم یه مروارید کوچولوی خوشگل از بالا سمت راست به دندونات اضافه شده...مبارکت باشه گل پســــــــــــــــــــرم...این پنجمین دندونته..از بالا سومین دندون...    تاریخ:2/5/92 راستی یه خبر خیلی خوب  دیگه...دیروز دایی مهدی زنگ زد و گفت با زندایی رفتیم سونوگرافی برا جنسیت نی نی...اگه گفتی نی نی مون چیه ؟؟دخمله...یه دخمل ناز..الهی عمه قربونت بره...خودم میدونستم دخمل نازی...کسرا یه همبازی نصیبت شد... ...
3 مرداد 1392

13همین ماهگردت مبارک قند عسلم..

13 ماهگیت مبارک عزیز مامان..خیلی خوشحالم که داری بزرگ میشی و من شاهد این روزای زیبا هستم...عزیزدلم من این زندگی شیرین رو مدیون تو و باباییتم...آخه شمایید که معنی واقعی زندگی رو به من چشوندید....   راستی دیگه بدون کمک راه میری...آفرین گل پسر خوشگلم....     قربونت برم الهی اینجا داری گریه میکنی  بغلت کنم .....   ...
2 مرداد 1392