کسرا جون ثمره عشق ماکسرا جون ثمره عشق ما، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
مسیحا جوجوی مامانمسیحا جوجوی مامان، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

کسرا قندولک مامان

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام

1392/7/10 9:50
نویسنده : مامی مرمر
738 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوبین خوشین سلامتین؟؟؟؟؟؟امیدوارم که حال همگیتون خوب باشه..کسرا کوچولوی ما هم بد نیست..یه چند روزیه سرما خورده  خدا روشکر الان بهتره..منم که خیلی وقته دل و دماغ آپ کردن ندارم..حتی حوصله تایید کامنتای دوستای گلمم نداشتم..امروز بالاخره دوربینمون به دستمون رسید اگه خدا بخواد عکسای جدید کسرا رو میذارم..

از کارات بگم که خیلی بامزه شدی:

لبتو جمع میکنی و میگی هووووووووووووووووووووو مثلا داری ما رو میترسونی  ما هم فرار میکنیم و میگیم وای ترسیدم..کلی ذوق میکنی واسه خودت...

حلقه هوشتو وقی خیلی کوچولو بودی باهات کار میکردم اما بلد نشدی وفقط میخواستی درشون بیاری و بندازیشون اونور..سه چار روز پیش یهویی یادم افتاد باهات کار کنم .. حلقه ها رو درآوردم  و دادمش دستت..در کمال ناباوری دیدم که بلدی رو هم بچینیشون..البته همشو درست نمیچینی اما همینم خیلی خوبه..

بهت میگم مامان(یا هرکس دیگه ای) رو دوست داری؟؟سرتو چندبار به نشونه تایید میاری پایین...

اطرافیانتو کامل میشناسی و یه چیزی که خیلی دوست دارم اینه که هرکاری که میگم متوجه میشی و انجامش میدی..اونروز عمو امین بهت گفت کسرا برام آب بیار تو هم پاشدی رفتی ولی از اونجا که خودت بلد نبودی اومدی مادر جونو از جاش بلند کردی و گفتی آبه یعنی بریم برای عمو آب بیاریم..

موقع دست زدن و رقصیدنتم باید همه حواسشون بهت باشه وگرنه بهشون تذکر میدی .هرکسی که دست نمیزنه نگاش میکنی یه سری تکون میدی براش که دست بزن تا دست نزده ولش نمیکنی هااا.

وقتی حواسمون به یه کاریه و نگات نمیکنیم سرتو خم میکنی و نگامون میکنی و یه لبخند خوشگل میزنی..قربونت برم الهی که نفسمی...

اینروزا خیلی خوشگل صدام میزنی ...مدام صدام میزنی میدونی دوست دارم بیشتر تکرار میکنی..ای جانم..

همش سوییچ موتور عمو رو ورمیداری و میگی بریم موتور سواری...

میگم کسرا شعر آهو رو بخون میگی:آهو الا با ههاا ااا....آخه بلد نیستی جیگرم چه کاریه نخون...

با بابا رفتیم چندتا سی دی برات خریدم که خیلی دوست داری مخصوصا با نی نی 4..

شمردن تا 4 رو هم بلدی بدون اشتباه...

هر آشغالی رو که تو خونه میبینی ورمیداری مگی اخه و میری میندازی تو سطل زباله...اگه چیزی هم از سفره بریزه بیرون  میندازی تو سفره...

علاقه خاصی هم به بعبعیت داری..بعدا عکساتونو با هم میذارم...راستی همچنان عاشق نافی هرکی رو میبینی باید انگشتتو تا انتهای نافش ببری تو..

یه مدت بود از حمام کردن خوشت نمیومد  ولی الان بازم دوست داری...

شلوارتو هو بلدی بالا بکشی..ماشالا مردی شدی واسه خودت...

شنبه 6/7/92 نوبت قد و وزنت بود..خدا رو شکر خیلی خوب شده بودی..وزنت 10...قدتم 79...

پسندها (1)

نظرات (6)

یثنا
10 مهر 92 19:59
سلام کجایی دختر نمیگی نگران میشیم سر که نمیزنی آپم نمیکنی خو دلکمون تنگید ماشالله به کسرا چه آقایی شده واسه خودش


سلام عزیزم منم دلم تنگ شده واستون..اومدم یشت...
مامان سهند و سپهر
11 مهر 92 11:53
سلام ماماني
اي بابا خدا بد نده
فصل بديه بايد خيلي مراقب بچه ها بود
سهند و سپهرم سرماخوردن البته
بهرحال هي هوا گرم و سرد ميشه و...
اميدوارم كسرايي زود خوب بشه
شما چرا دل و دماغ نداشتي ؟ دلمون تنگ شده بود حالا كه دوربين اومد از كسرا جون عكس بگير بذار برامون
از اون بنرش هم بگير لطفا
مراقب خودتون باشين
كارهاش چقد با نمك شده واي منم خيلي خوشم مياد سرشونو خم مي كنن كه ببينيمشون
اي جيگري هاي كوچولو
عاشق جلب توجهن
ببوس كسرا نانازيو


سلام عزیزم..ممنونم که سرزدی..چشم فقط به خاطر گل روی شما رفتیم و از کسرا عکس گرفتیم..
مریم
11 مهر 92 12:16
قالب جدید تون مبارک
خیلی خوشگله
کسرا فسقلی و از طرف من ببوسید
من آپم منتظر حضور گرمتون هستم


ملسی گلم..حتما میام...
معصومه
12 مهر 92 9:44



بـــــــــــــــــــــــــوس بوس
بابای مهتا
16 مهر 92 6:57
سلام
وقت زیباتون به خیر و شادی
ممنون از اینکه قابل دونستید و به وبلاگ زیبای خفته در خاک من هم سر زدید
و ممنون از ابراز محبتتون
راستش داستانش مفصله که اگه شد شرحش رو توی وبلاگش قرار می دیم


ممنونم بابای مهربون...روحش شاد..
مریم
23 مهر 92 15:35

گل برای کسرا جون و مامانی مهربونش


مرسی عزیزم...شما خودتون گلید..